همه ما می دانیم که ذات حرفه حسابرسی به گونه ای است که بسیاری از کارکنان شاغل در این حرفه باید سال های متمادی وظایفی نسبتا مشابه را به صورت تکراری و روال گونه انجام دهند. این موضوع در مبحث روانشناسی کار باعث ایجاد بیماری "افسردگی خود مخرب" می شود (یک قاعده کلی و نه قابل تعمیم به همه افراد). تنوع وظایف در حرفه حسابرسی همانطور که مطلع هستید همانند حرفه های اجرایی زیاد نیست. اما از منظر دیگر به نظر شما آیا می توان از چرخش شغلی به عنوان ابزاری برای ایجاد علاقه، افزایش بهره وری و نگهداری کارکنان مستعد در موسسات حسابرسی استفاده کرد؟ لطفا پس از مطالعه ادامه متن، نظرات خود را در این باب با ما به اشتراک بگذارید.
از چرخش شغلی به عنوان ابزاری اثربخش در اجرای استراتژی های منابع انسانی یاد می شود. چرخش شغلی موضوع قراردادن کارکنان در منصب مناسب و گرفتن بیشترین بهره وری از آنان را مورد بررسی قرار می دهد. در دنیای رقابتی امروز، این مسئله بهترین راه برای یافتن کارکنان جایگزین و ارزشمند به صورت سریع و از درون سازمان است. یافتن و ارتقای افراد به منظور تصدی مسئولیت های مهمتر، امری دشوار است. چرخش شغلی به مدیران منابع انسانی کمک می کند تا مناسب ترین و مفیدترین فرد را برای جایگزینی مشاغل درون سازمان پیدا کنند.
اگر فرآیند چرخش شغلی کارکنان به گونه ای مناسب برنامه ریزی و اجرا شود، سازمان را در ارتقای کارآیی، اثر بخشی و کاهش مخاطرات محیطی به گونه ای چشم گیر، کمک خواهد کرد. در اینجا مزایای فرآیند چرخش شغلی را بررسی خواهیم کرد تا به اهمیت و پتانسیل آن پی ببریم:
مزایای چرخش شغلی
کمک به مدیران در شناسایی استعدادها: چرخش شغلی کارکنان را در معرض وظایف گسترده تری قرار می دهد تا به مدیران کمک کند، استعدادهای ناشناخته آن ها را کشف کنند. در این فرآیند، افراد در وظایف مختلفی که در درون یک سازمان قرار دارد، قرار می گیرند تا با روندها و مشکلاتی که در هر وظیفه وجود دارد، آشنا شوند. در این فرآیند مدیران به توانایی های یک نیروی مشخص پی برده و او را در قسمتی که در آن تواناتر است، به کار می گیرند.
به افراد در تحقق علائقشان کمک می کند: گاهی اوقات افراد از علاقه خود نسبت به اینکه چه کاری را می خواهند انجام دهند، آگاهی ندارند. اگر آن ها در قسمت های مختلف به کار گرفته شوند، می توانند با وظایف مختلف برخورد داشته و اینکه در چه کاری تواناتر، مستعدتر و شادتر هستند را دریابند.
شناسایی دانش، توانایی ها و رفتار: چرخش شغلی به مدیران و کارکنان در شناسایی دانش، توانایی ها و رفتار کمک می کند. همچنین نواحی را که باید خود را به منظور ایفای عملکرد بهتر ارتقا دهند، به آن ها نشان می دهد. این مورد همچنین سازمان را در طراحی برنامه های آموزشی بهتر برای ارتقای عملکرد کارکنان یاری می رساند.
انگیزش کارکنان برای مواجه شدن با چالش های جدید: زمانی که کارکنان در مناصب و نقش های مختلف به کار گرفته می شوند، تلاش خواهند کرد تا با وجود چالش های موجود، عملکرد خود را به سطح مطلوبی برسانند. به آن ها کمک خواهد کرد تا عملکرد خود را به منظور اثبات این که از همکاران خود چیزی کم ندارند، ارتقا دهند. این موضوع رقابت سالمی را درون سازمان ایجاد خواهد کرد که همه در آن به دنبال ایفای بهتر نقش خود نسبت به دیگران خواهند بود.
افزایش رضایت و کاهش نرخ قطع همکاری با سازمان: چرخش شغلی باعث قرارگرفتن کارکنان در شرایط مختلف شده، که این موضوع رضایت آنان را افزایش داده و همچنین یکنواختی حاصل از اجرای وظایف یکسان به صورت روزانه را نیز کاهش می دهد. این موضوع نهایتا باعث کاهش قطع همکاری کارکنان و ایجاد حس تعلق به سازمان در آنها می شود.
باعث ایجاد شایسته سالاری و تخصیص کارکنان به وظایف مناسب می شود: به طور کلی چرخش شغلی به معنی هدایت منابع به سمت مکان مناسب در زمان مناسب می باشد. این طرح نیروها را مورد ارزیابی قرار داده و آن ها را با توجه به توانایی ها و علایقشان، در وظایفی که با آن بهترین تناسب را دارند بکار می گیرد تا بیشترین بازدهی نصیب فرد و سازمان شود.
آخرین ویرایش 15 آبان 1393