جناب آقای دکتر طیبنیا، وزیر محترم امور اقتصادی و دارایی
در آخرین چهارشنبه و پنجشنبه اردیبهشتماه جاری، سیزدهمین همایش ملی حسابداری ایران در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد و جای شما به عنوان عالیترین مقام اجرایی مالی کشور در آن خالی بود. رییس کل بانک مرکزی در این همایش بر ضرورت نیاز به یک جامعه حسابرسی حرفهای برای اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در نظام بانکی کشور، گزارشگری صحیح و شفاف مالی و نظارت بر عملکرد مدیریت اجرایی بانکها، اجرای نقش حاکمیت شرکتی در بانکها و نیز ضرورت انجام بخش عمدهای از اهداف بازرسی حضوری بانک مرکزی توسط حسابرسان مستقل تاکید کرد. معاون اقتصادی جنابعالی نیز بر اهمیت کار حسابرسان در بحث کشف اختلاسها و سوءاستفادههای مالی، عدم توجه به اشارات شفاف حسابرسان در این مورد و نقش حسابرسان در وصول مالیات به عنوان یکی از محورهای بسیار مهم سیاستهای اقتصاد مقاومتی اشاره کرد. با این حال هنوز هم جای شما خالی بود.
زحمات و تلاشهای جنابعالی به عنوان یکی از اعضای اصلی تیم اقتصادی دولت در زمینه کنترل و مهار تورم حاد و مثبت شدن نرخ رشد اقتصادی و خروج کشور از رکود عمیق، جای تحسین دارد. لیکن آیا وظایف وزیر امور اقتصادی و دارایی به همین جا ختم میشود؟ مگر نه اینکه هر اقدام و تصمیم اقتصادی و سرمایهگذاری چه در حوزه حاکمیتی و چه در تصدیگری باید بر مبنای اطلاعات مالی شفاف گرفته شود و مگر نه اینکه جامعه حرفهای حسابرسی است که با انجام حسابرسی، به اعتبار این اطلاعات میافزاید؟ اطلاعاتی که از بنگاههای خرد جمعآوری میشود و بر مبنای آن، تصمیمات لازم چه در حوزه اقتصاد خرد و چه در اقتصاد کلان اتخاذ میشود؟
آیا از خود پرسیدهاید که در طول دوره وزارتتان چه اقدامی در جهت حفظ، بسط و توسعه حرفه حسابرسی مستقل که در راس آن جامعه حسابداران رسمی ایران قرار دارد، انجام دادهاید؟ نهادی که در یک کلام، وجود و کارکرد آن شرط لازم برای توسعه اقتصادی است.نهادی که اهمیت آن در اتحادیه اروپا به حدی است که بدون اخذ نظر از آن، هیچ قانون یا مقرره اقتصادی و مالی در آن اتحادیه به تصویب نمیرسد. جامعه حسابداران رسمی ایران به موجب قانون و به منظور اعمال نظارت مالی بر واحدهای تولیدی، بازرگانی و خدماتی و نیز حصول اطمینان از قابل اعتماد بودن صورتهای مالی واحدهای مزبور در جهت حفظ منافع عمومی، صاحبان سرمایه و دیگر اشخاص ذیحق و ذینفع تشکیل شده و به موجب ماده واحده آن، موسسهای غیردولتی، غیرانتفاعی و دارای استقلال مالی و شخصیت حقوقی مستقل است.آیا میدانید اساسنامه جامعه حسابداران رسمی ایران با اصلاحاتی که به طور خلقالساعه و بدون هیچگونه منطقی در دوره دولت نهم و دهم در آن انجام شده، این جامعه را تبدیل به موسسهای کرده که نه غیردولتی است و نه دارای شخصیت حقوقی مستقل؟ آیا میدانید باوجود سیاستهای اجرای اصل «44» قانون اساسی و روح حاکم بر قانون تشکیل جامعه حسابداران رسمی که موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی را مجاز به انجام وظایف حسابرسی و بازرس قانونی شرکتها و موسسات موضوع بندهای «الف» و «ب» ماده«7» اساسنامه سازمان حسابرسی دانسته است، عملا حسابرسی بخش عمدهای از این شرکتها و موسسات توسط سازمان حسابرسی صورت میپذیرد و موسسات حسابرسی تبدیل به پیمانکار دست دوم سازمان حسابرسی شدهاند؟ و آیا میدانید این نحوه عمل علاوه بر اینکه با روح حاکم بر قانون منطبق نیست، آثار مخربی بر حرفه حسابرسی مستقل وارد خواهد آورد؟ آیا میدانید با اینکه به موجب قانون، نظارت حرفهای بر کار حسابداران رسمی برعهده جامعه حسابداران رسمی است، سایر دستگاههایی که حق قانونی در این مورد ندارند، اقدام به نظارت بر موسسات حسابرسی میکنند؟ آیا میدانید که وضعیت کنونی حاکم بر جامعه حسابداران رسمی ایران تا حدود زیادی متاثر از تفکر و تلقی برخی افراد در بدنه وزارت امور اقتصادی و دارایی از نقش و کارکرد حسابداران رسمی است که با واقعیت همخوانی ندارد و شاید هماکنون نیز جنابعالی همین افراد را در مورد مسایل جامعه حسابداران رسمی ایران طرف مشورت قرار میدهید؟ آیا میدانید با مصوبه هیات وزیران دولت دهم، مدیران مالی، مالیاتی و محاسباتی که 10 سال سابقه کار دارند، میتوانند بدون شرکت در آزمون ورودی، حسابدار رسمی شوند در حالی که شاید هیچ تجربه حرفهای در حوزه حسابرسی مستقل نداشتهاند و آیا به تبعات منفی این موضوع توجه کردهاید؟ آیا میدانید باوجود اینکه انجام حسابرسی مالیاتی به موجب قانون، در صلاحیت جامعه حسابداران رسمی ایران است، در پیشنویس جدید قانون مالیات بر ارزش افزوده، با تغییر نام حسابرسی مالیاتی به رسیدگی مالیاتی، حق انجام این کار را به جامعه مشاوران مالیاتی دادهاند؟ جامعهای که به موجب قانون برای امر مشاوره مالیاتی و نه حسابرسی مالیاتی تشکیل شده است؟ آیا اساسنامه جامعه حسابداران رسمی را مطالعه کردهاید تا به عمق فاجعه پی ببرید؟ و آیا برای توسعه بازار موسسات حسابرسی که شرط لازم برای سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی است، اقدامی کردهاید؟ جناب آقای وزیر، در تنها نشست کوتاه اعضای شورای عالی جامعه حسابداران رسمی ایران با جنابعالی در سال 1392، قولهایی دادید که هنوز هیچکدام اجرایی نشدهاند.
اما اخیرا جنابعالی در مورد جامعه حسابداران رسمی، اقدامی تاریخی کردهاید. باوجود اینکه بر عملکرد دولت نهم و دهم در مورد جامعه حسابداران رسمی ایران انتقاداتی وارد است، هیچگاه به خود اجازه ندادند که مصوبات شورای عالی جامعه حسابداران رسمی ایران را که به موجب قانون، یک موسسه غیردولتی است، باطل کنند لیکن جنابعالی به عنوان یک مقام دولتی برای اولین بار این کار را باب کردید، آن هم در مورد مصوبهای که در صحت آن و انطباقش با روح حاکم بر قوانین و مقررات هیچ شکی نیست و در مورد آن در نوشتاری با عنوان «نقدی بر قراردادهای سازمان حسابرسی با شرکای موسسات» که در صفحه 11 روزنامه وزین «جهانصنعت» در تاریخ 26 فروردینماه 1394 منتشر شد، به تفصیل توضیح دادهام. آیا با مطالعه آن نوشتار و علم به مطالب آن، چنین تصمیمی را گرفتهاید؟
به یاد بیاوریم شعار تبلیغاتی رییسجمهور محترم در مورد اهمیت و جایگاه موسسات عمومی غیردولتی را. آیا باید بگوییم از طلا گشتن پشیمان گشتهایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید؟آقای وزیر، جای شما در سیزدهمین همایش ملی حسابداری ایران و همچنین در ایفای نقش موثر و سازنده در جامعه حسابداران رسمی ایران واقعا خالی است.
انتقاد عباس وفادار از وزير امور اقتصادي و دارايي
با سلام 1- انتقاد آقای وفادار تا حدودی می شد تیتر آن را آیا می دانید که؟ گذاشت.
2- برای بنده روشن نیست که چرا جامعه حسابداران رسمی تنها نهاد قانونی حسابرسی مستقل در کشور و این جامعه را بعنوان رأس توسعه اقتصادی در کشور تلقی می نمایند؟ سازمان حسابرسی مدیرانی که در آزمون حسابدار رسمی جامعه شرکت می کنند تنها به آن مزایای حقوق و دستمزدی الحاق می نماید شبیه گذراندن یک دوره آموزشی ضمن خدمت می باشد اول این مسئله باید حل شود و گرنه تنها نهاد قانونی در بیرون از متولی اصلی کار حرفه حسابرسی در ایران معنی دارد
3- جناب آقای وفادار که عضوی شورای عالی جامعه حسابداران رسمی هستند چقدر از مشکلات حرفه را حل نموده اند؟
4- ""وضعیت کنونی حاکم بر جامعه حسابداران رسمی ایران تا حدود زیادی متاثر از تفکر و تلقی برخی افراد در بدنه وزارت امور اقتصادی و دارایی از نقش و کارکرد حسابداران رسمی است که با واقعیت همخوانی ندارد"" بنظر بنده در کشوری مثل ایران جایگاه حرفه حسابرسی منوط به وجود مصوبه قانونی می باشد و بحث دیگر ناآگاهی استفاده کنندگان از اطلاعات حسابرسی شده است بهمین خاطر در کشور ایران شاید پدیده فاصله انتظاراتی نداشته باشیم چون چه اینکه حسابرسی انجام شود و نشود توفیری در قضیه نخواهد کرد و شاید این موضوع بیش از هر چیزی به ناسالم بودن محیط اقتصادی مرتبط شود
5- اینکه موسسات حسابرسی شده اند پیمانکاران دست دوم سازمان حسابرسی، بدان سبب است که جامعه حسابداران رسمی هنوز مشروعیت خود را نیافته و از همه مهمتر تمرکز زدایی در بازار حسابرسی ایران انجام نشده است واقعا جناب آقای وفادار در روز چقدر تلاش از راه رابطه جهت پذیرش صاحبکار انجام می دهند؟ وظیفه یک حسابرسی اعتبار بخشی به صورتهای مالی است اما زمانی که تضاد منافع شدید در بین موسسات حسابرسی وجود دارد و ناهماهنگی داخلی هستش چطور امکان دارد که بتوان خود را با بیرون وفق دارد و مشروعیت کسب کرد. چند درصد از موسسات حسابرسی در سازمان دنبال گرفتن کار دست دوم هستند؟ نباید گفت آنها موسسات کوچک هستند و مهم نیستند همین موسسات در آینده نزدیک موسسات بزرگی می شوند بیایید شما بعنوان یک موسسه بزرگ دست یک موسسه کوچک را گرفته و به جای آنکه سراغ کار دست دوم سازمان رود از شما کار طلب کند، در موسسات متوسط و به پایین هر روز شاهد جابجایی شرکا و پیدایش موسسات جدید هستیم چرا سقف تعداد شرکا را برای تشکیل یک موسسه حسابرسی افزایش نمی دهید و یا اینکه دستورالعمل خاصی برای رتبه بندی موسسات ندارید؟ تنها براساس چند تا زونکن براق شده موسسات را رتبه بندی می کنید؟ تکرار می شود که وظیفه یک حسابرس اعتبار بخشی به صورتهای مالی می باشد چرا نگرانی آقای وفادار سلب حق رسیدگی مالیاتی از موسسات می باشد تا زمانی که ما خود را مدیون قانون برای حفظ مشروعیت خویش باشیم این جریان ادامه دارد تازه خودتان اشاره نمودید به موجب قانون این حق اعطا شده پس بموجب قانون نیز سلب خواهد گردید
6- بحث آخر امروزه موسسات حسابرسی خدمات متفاوتی از جمله حسابرسی عملیاتی، داخلی و مستقل انجام می دهند آیا اگر مدیران موسسات حسابرسی را براساس یک تخصص واحد مشغول بفعالیت باشند بهتر نمی توان به شعار " حسابرسی لازمه توسعه اقتصادی است" دست یافت بعبارت دیگر یک مدیر در یک موسسه حسابرسی تنها یکی از شاخه های حسابرسی را انجام دهد.
حرفهای آقای وفادار کاملا صحیح و مرتبط می باشند و مشکلات این حرفه را گویا هستند اما تا زمانی که در راستای حل مشکلات داخلی و کسب انسجام و هماهنگی حاصل نگردد بیرون از جامعه ما را پذیرا نیستند. مثل اینست که طرف نتواند خانواده ش را اداره کند اما ادعا کدخدایی یک طایفه کند
طه احمدزاده